سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

1-گستره قوانین اسلامی:

امام خمینی(ره) به عنوان یک اسلام شناس نمونه,در این مورد فرموده اند:«اسلام دین سیاست است.با تمام شئونی که اسلام دارد,این نکته برای هر کسی که کمترین تدبری در احکام حکومتی, سیاسی ,اجتماعی و اقتصادی اسلام بکند,آشکار می گردد.پس هر که را که گمان بر او برود که دین از سیاست جدا است,نه دین را شناخته,نه سیاست را.»1 صحیفه نور ج1 ص 6

2- سیره پیشوایان دین:

سیره رسول اکرم(صلوات الله علیه) نشان دهنده این است که دین از سیاست جدا نیست.آن حضرت ضمن تشکیل حکومت, مسئولیت اجرایی و قضایی آن را نیز بر عهده داشت.امیر المؤمنان (علیه السلام) نیز حکومتی بر اساس اجرای عدل و دستورات الهی بنا نهاد. حکومت کوتاه مدت امام حسن(علیه السلام),قیام خونین امام حسین(علیه السلام) و مشروع ندانستن حکومتهای وقت از سوی امامان دیگر(علیهم السلام)همه بیانگر این واقعیت است که آموزه های سیاسی و «تشکیل حکومت صالح» از ضروریات دین اسلام است.

3- اهداف سیاسی اجتماعی بعثت انبیاء:

در قرآن,پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی،  اصلاح امور جامعه و برقراری مناسبات عادلانه از اهداف نبوت و از تعالیم سیاسی دین اسلام است.تعدادی از آیات که گواهی بر این مطلب هستند عبارتند از:

1-((لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَ أنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ وَ أنزَلنَا الحَدِیدَ فیهِ بأسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ)2 سوره حدید آیه25

«به راستی که پیامبران را با پدیده های روشن فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به دادگری برخیزند و آهن را که در آن نیروی سخت و سودهای فراوان برای مردم است پدید آوردیم.»

2-((وَ لَقَد بَعَثنا فِی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ أعبُدُوا اللهَ وَ أجتَنِبَوُا الطاغُوتَ))3 سوره نحل آیه 36

«و به راستی در هر امتی رسولی فرستادیم تا خدا را بپرستید و ازپیروی [حکومت] طاغوت دوری جویید.»

4-مبانی قرآنی دین و سیاست:

1-اختصاص حاکمیت و ولایت همه جانبه خداوند برای رسول و اولیای خاص او.((اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمونَ الصَّلاهَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکِعُونَ))4.«همانا ولی و سرپرست شما

تنها خداوند و رسولش است و کسانی که ایمان آوردند؛همان کسانی که نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند.» سوره مائده آیه 55

2- اثبات امامت و رهبری سیاسی-اجتماعی برای رسول الله(صلوات الله علیه) و امامان معصوم (علیهم السلام).((اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلَی أَهلهِا وِ إِذا حَکَمتُم بَینَ النّاسِ أَن تَحکُمُوا بِالعَدلِ...)) 5 سوره نساء آیه 58 «خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانشان بدهید و هنگامی که میان مردم داروی می کنید به عدالت داوری کنید» امام رضا علیه السلام در تفسیر این آیه فرموده اند:«اهل امانت امامان هستند هر امامی امانت امامت را باید به امام بعد خود بسپارد»6 تفسیر نور الثقلین ج 1 ص 496

3- اثبات حکومت و خلافت در زمین برای برخی از پیامبران گذشته مانند حضرت داود و سلیمان (علیه السلام).((یا داوُدُ اِنّا جَعَلناکَ خَلِیفَةً فِی الأَرضِ فَاحکُم بَینَ النّاسِ بِالحَقِّ)) سوره ص آیه 267.«یا داود!ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم. پس بین مردم به حق داوری کن.»

4- قرآن داوری بین مردم را از وظایف پیامبران می داند.((وَ داوُدَ وَ سُلَیمانَ إِذ یَحکُمانِ فِی الحَرثِ...))8. سوره انبیاء آیه78 «و داود و سلیمان هنگامی که در مورد کشتزاری داوری می کردند...»

5-دعوت به کارشورایی و جمعی کردن.((َو شاوِرهُم فِی الأَمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ))9. سوره آل عمران آیه 159«در کارها با آنها مشورت کن,اما هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن»

6-مبارزه با فساد و تباهی,ظلم زدایی و عدل گستری از وظایف اهل ایمان است.((وَ لا تَرکَنُوا إِلَی الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النّارُ))10. -سوره هود آیه 113«بر ظالمان تکیه نکنید که موجب میشود آتش شما را فرا گیرد»

7- احترام به حقوق انسانها و کرامت بخشیدن به آنها از اصول سیایت ادیان الهی است.((وَ لَقَد کَرَّمنا بَنِی آدَمَ ...))11. سوره اسراء آیه 70«ما آدم زادگان را گرامی داشتیم.»

8-امر به جهاد و مبارزه با طاغوت و ظالمان و... .((یا أَیُّها النَّبِیُّ جاهِدِ الکُفّارَ وَ الُمُنافِقِینَ وَ اغلُظ عَلَیهِم))12.سوره تحریم آیه 9 «ای پیامبر با کفار و منافقین پیکار کن و بر آنها سخت بگیر»

9-اثبات سلطنت و حکومت برای برخی از حاکمان صالح و عادل.((وَ قالَ لَهُم نَبیَّهُم إِنَّ اللهَ قَد بَعَثَ لَکُم طالُوتَ مَلِکاً))13.سوره بقره آیه 246 «و پیامبرشان گفت:خدا طالوت را برای زمامداری شما مبعوث

کرده است»

این آیات و آیات دیگر گواهی بر نقض اندیشه جدایی دین از سیاست است.امام راحل (ره)در این زمینه فرمودند:«آن قدر آیه و روایت که در سیاست وارد شده در عبادت وارد نشده است...از پنجاه و چند کتاب فقهی حدود هفت هضت تایش کتابی است که مربوط به عبادت است.باقی اش مربوط به سیاست است»14 صحیفه نور ج2 ص 180

 

جدایی دین از سیاست یکی دیگر حربه های دشمنان

پیدایش اصلی این تفکر از غرب است.از قرون وسطی به بعد عواملی دست به دست هم داد تا این تفکر به وجود آید.مسیحیت تحریف شده و حکومت استبدادی هر یک به نوبه خود باعث جدایی دین از سیاست شدند که سرانجام به تفکیک دو حوزه «علم» و «دین» در آیین [تحریف شده] مسیحیت انجامید.در اسلام نیز اندیشه جدایی دین از سیاست از سوی سه قشر مطرح شده است:

1-حاکمان ستمگر:

آنها خواستار تبدیل خلافت و جانشینی رسول الله (صلوات الله علیه)به سلطنت بودند؛مثل معاویه که وقتی در سال چهل هجری به خلافت رسید,گفت:«من با شما برای نماز و روزه نمی جنگیدم؛بلکه می خواستم بر شما حکومت کنم که به مقصودم رسیدم.»1 این عمل او باعث تبدیل حکومت جامعه اسلامی به سلطنت در زمانهای بعد از او شد و باعث شد سلاطین زمان ما  بگویند:«شأن عالمان بالاتر از آن است که در سیاست دخالت کنند.»2و با این کلام قصد در جدایی دین از سیاست در اسلام داشتند.

2-استعمارگران خارجی:

بزرگترین ضربه های وارد به استعمار از سوی تعالیم دینی بوده و به دست عالمان,رهبری شده است.از این سو آنها همواره فرهنگ جدایی دین از سیاست را در ممالک اسلامی ترویج می دادند.

3-جریان روشنفکری بیمار:

ای جریان از سوی تحصیل کرده های غربی مطرح شد.آنها سعی در تطابق همان جریان جدایی دین از سیاست در فضای غرب بر حوزه اسلام کردند اما از چند نکته غافل بودند:

الف-اسلام خیر از مسیحیت [تحریف شده] است.

ب- علمای اسلام نه تنها مثل مسیحیان گذشته با علم مخالف نبودند؛بلکه هر دوره ای که قدرت در دست آنها بود دوره شکوفایی علم نیز بوده است. 


  
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :1
کل بازدید : 26991
کل یاداشته ها : 40


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ